سه‌شنبه، فروردین ۰۱، ۱۳۸۵

انقد دست دست کردم تو نوشتن که یه سال گذشت راستش سر ماجرای روز زن انقد شوکه شده بودم اصلا نمیدونستم باید چی بنویسم من اون روز صبح کلاس داشتم ساعت حدود 12:30 رسیدم مجتمع شقایق برنامه خیلی خوبی بود ساعت 3:30 دوباره کلاس داشتم خیلی دلم میخواست فیلم ماده 61 و ببینم که به خاطر جابجایی برنامه نشد، حتی نتونستم نمایش و ببینم بعدم که برگشتم داشتم میرفتم کلاس، یکی از دوستا زنگ زد گفت برنامه کنسل شده دیگه فک نمیکردم یه همچین برخورد وحشیانه ای کرده باشن یه جورایی احساس خیانت میکردم من رفته بودم خوش گذرونده بودم ولی بچه ها کتک و فحشش و خورده بودن دو سه تا لینک بود دوست داشتم برای خاطرات خودم بذارم تو وبلاگم که سالای بعد اگه زنده بودم ببینم چه بلاهایی سرمون آوردن:
این عکسای جالبی داره
این یکی که جالبترینه

این دوستمون یه سری مطالب خیلی جالب راجع به مسایل زنان داشتن که بین همه مطالبی که خوندم این به نظرم جالبتر اومد

هیچ نظری موجود نیست: