شنبه، آبان ۰۴، ۱۳۸۷

دلم چقدر براي اينجا تنگ شده
ديشب يه اتفاقي برام افتاد كه از اون اتفاق هاست كه دلم نمي خواد به هيچ كس بگم يعني تكرارش آزار دهنده است
 يه زن.. كه با سرعت دنده عقب ميومد منو داشت به ماشينم له مي كرد خيلي وحشتناكه كه اگه يك ثانيه ديرتر جنبيده بودم الان معلوم نبود چه بلايي سرم اومده بود بعدش واقعا اعصابم خورد شده بود كلي گريه ام گرفته بود هم از بي تفاوتي زن راننده هم از اينكه يك ثانيه واقعا تا از بين رفتن فاصله داشتم....

هیچ نظری موجود نیست: