جمعه، اسفند ۲۴، ۱۳۸۶

من هستم
زنده هم هستم!
اتفاق هم زیاد افتاده
ولی چرا من ننوشتمشون؟ نمی دونم
تو این روزها چند باری با دوستان فعال حقوق زنان دور هم جمع شدیم خوش گذشت خیلیم خوش گذشت
هم استادیومی حال کردیم هم فیلمی:))
کاش از اون جمعه فوق العاده میتونستم بنویسم که تجربه اش تکرار نشدنیه
از پستهای مبهم خوشم نمی آد چون بعدشم که خودم میخونم چیزی ازش سر در نمیارم
تو این یک هفته کاملا مثل یک کارمند که بعد از کارشم 3 جا دیگه کار میکنه شدم:) دانشگاه بعد سرکار بعد خرید دستورات افراد منزل و بعد ترافیک ترافیک ... یعد هم خستگی دوباره از ساعت 7 صبح فرداش دوباره همه چی تکرار میشه
کامیم هم مریض بود الان بهتره ولی فایلاش بایذ ریکاوری بشه آخه همشون پریده:|

هیچ نظری موجود نیست: