یکشنبه، مهر ۱۵، ۱۳۸۶

بادبادک باز

کتاب بادبادک باز کتاب قشنگیه نثر جالبی داره و شاید خیلی به فرهنگ ما نزدیک باشه یا درست تر اینکه مشابه اتفاقاتی که برای امیر افتاده برای هزاران ایرانیم افتاده
برای من بخصوص که تموم کردن کتابهام تبدیل به یه معضل شده بود خوندن این کتاب، راحت و سریع میگذره
برای من ماجراهای کودکیش مثل بالا رفتن از یه قله بود و چقدر وقتی هی مینوشت این آخرین لبخند حسن بود قلبم درد میگرفت و نگرانش شده بودم ! بعد از اون ماجرا به نظرم کتاب داره از قله پایین میاد نه به معنای بد و ضعف داستان، به نظرم اتفاقا اینجوری اومدن
 هنوز کتابو تموم نکردم دلم نمیخواد یه دفعه بخونمش حیفه یه دفعه طعمش تموم شه!

هیچ نظری موجود نیست: