یکشنبه، خرداد ۱۰، ۱۳۸۸

امروز خواب الکسی و دیدم:)
تازه زیر دوش بود که یادم اومد
یادم اومد که باهاش انگلیسی حرف زدم و حتی تو خوابم موقع ایتالیایی حرف زدن باید قبلش فکر می کردم!!
چقدر خوب
عاشق این خواباییم هستم که انرژی مثبت بهم میده

پنجشنبه، خرداد ۰۷، ۱۳۸۸

RIP

قسمتهای باقیمونده پریزن و الان دیدم و با اینکه قبلا ونت روث میلر توی تویترش داستانو لو داده بود ولی نمی دونم چرا اشکهام بند نمیاد
مایکل بیچارهPrison_Break_S03E01129.jpg

pep2

برای همین چیزاس که از قدیم دوستت داشتم حتی اون موقع که خیلی ها فراموشت کرده بودن

جمعه، خرداد ۰۱، ۱۳۸۸

من به بعضی آدمها و کارهاشون وسواس دارم
من با اینکه از آدمهای خسیس بدم میاد ولی گاهی اوقات خودم دلم نمی خواد بعضی چیزامو به دیگران بدم
در کنار کتاب ها و مجله هام
مهمترین چیزی که معمولا دلم نمی خواد با کسی شیرش کنم موزیک هایی که کشف می کنم!!
بعضی ها آخه موقع گوش کردن آهنگی که با هزار عشق پیداش کردی چنان بی تفاوتن و یا انگار دارن مثلا آهنگ کامران هومن گوش میدن
خوب آدم دلش نمی خواد خوشی هاشو و لذتهایی که از یه آهنگش می بره با هر کسی تقسیم کنه
نتیجه این میشه که وقتی ازت (با احمقانه ترین سئوال ممکن) می پرسن چیا گوش میدی
تو هم نهایتا یه آهنگ معمولی از یه خواننده معمولی رو می کنی و اصلا بروی خودت نمیاری که یه گنجینه هم تو فولدر های موزیکت داری که نمی خوای رو کنی!!
تازه فکر کن طرف بعدش بدون اینکه اجازه بگیره هندزفری منو گذاشت تو گوشهای چندششش:(((
کلی الکلی و ضد عفونیش کردم گوشی های هندز فریمو ولی بازم چندشم میشه تو گوشم میزارمشون

جمعه، اردیبهشت ۲۵، ۱۳۸۸

some music

این چند روز به آشنایی من با چند آدم تازه گذشت
که لحظه های خوبی برام درست کردند
povia:Luca era gay
که یه جاهاییش گریه ام می گرفت

و وقتی داشتم گومورا رو می دیدم که هنوز البته نتونستم کامل ببینمش بسکه ناراحت کننده است عاشق یکی از صحنه های فیلم شدم که دو تا پسر فیلم مواد دزدیدن و حالا آهنگ گذاشتن و خوشحالن یه ذره گشتم فهمیدم خواننده اش آلسیو هستش و محض رضای خدا از دیروز تا حالا هر چی این آهنگ و گوش کردم نتونستم آهنگشو یاد بگیرم ناپلی حرف زدن کار هر کسی نیست که!

و امشب که داشتم یورو ویژن نگاه می کردم در کنار خیلی از اجراهای قشنگ از نماینده نروژ خیلی خوشم اومد
الکساندر ریبک

دوشنبه، اردیبهشت ۲۱، ۱۳۸۸

link hug me

خوب الان دی وی دی های پریزن بریکم تموم شد تا قسمت 16 سیزن 4
قلبم الان تقریبا فشرده است و چشمام اشکین!
حسابی معتاد شدم نمی دونم چیکار کنم تا بتونم بقیه قسمتهاشو ببینم
انقدر رو اعصاب و روانم تاثیر ناخود آگاه گذاشته که امروز بعد از ظهر که خوابیده بودم همش داشتم یه خوابایی می دیدم که لینک توش بود چقدرم اعصاب خورد کن بود...انقد نشستم این سریالها رو دیدم که خوابهامم به انگلیسی میبینم:)
امیدوارم خوابم یادم بمونه چون نمی تونم اینجا بنویسمش

امشب که پریزن تموم شد دلم می خواست یه خورده آهنگ گوش کنم تو فولدرهای مدیای پلیر همین طوری یه آهنگی و زدم و اول یه ذره چندش ولی بعد هجوم اتفاقات که تو ذهنم پر شد
 آهنگ دی جی مریم بود! اولش یاد این افتادم که با دو سه تا از بچه های دانشگاه تو ماشین بودم مهدی که راننده بود خیلی تند میرفت و این آهنگ با صدای بلند پخش میشد توی چمران بود بعد رفتیم یه جا توی کوه های درکه اوین بعد حرف زدن ها و بعد سارا که بد جوری روی سنگ ها خورد زمین و خون بود که از چونه اش میریخت...
اتفاق بعدی که یادم افتاد این بود که دی جی مریم توی انتخابات قبلی توی یه ورزشگاه توی رشت خوندش
کابوس انتخابات مثه یه هیولا داره نزدیک و نزدیک تر میشه واقعا تحمل ا.ن کار حضرت فیله ولی میترسم با این اوضاع میر حسین و بقیه که باعث دلسردی شدیدن که نتیجه اش این میشه که خیلیها اصلا رای ندن و دوباره مردک میاد سرکار
آخه چرا یه آدم حسابی تو این مملکت پیدا نمیشه؟
چند روز تعطیل بودم بخاطر کنکور ارشد و همش و نشستم پای کامپیوتر
دلم میخواد زمان کش میومد و من ورزش میکردم فقط بدم میاد برای ورزش کردن برم بیرون هم دود بخورم هم پام تو چاله چوله ها بپیچه هم نگاه مضخرف عمله ها رو تحمل کنم آخه لعنتی توی حیاطمونم آسایش نداریم این لرهای بغلی زوم میکنن روی حیاط ما، نمیشه با یه اعصاب راحت دوچرخه سواریتو بکنی
نصرت کریمی جان آخه چرا اون خونه فوق العاده تو به اینا فروختی؟؟

جمعه، اردیبهشت ۱۱، ۱۳۸۸

اردیبهشت88

1. چقدر بارون خوبه مرسی مرسی
بازم چقدر بارون خوبه حتی اگر زیر زمینمون پر آب شده باشه
البته امیدوارم واسه کسی دردسر درست نشه

2. این گوگل تم " هوشمنده؟! آخه مال من استگاه اتوبوسه و کاملا با هوای تهران منطبقه هر وقت داره بارون میاد ، بارونی میشه حتی امروز صبح که هوا یه خورده مه آلود بود صفحه جی میل مه آلود بود!

3.برای خیلی از آدمها مثل من روزهای خوب و پر انرژی معمولا روزهایی هستن که هوا خوب باشه بعد فکر کنین با این حس خوب میرین بیرون بعد می بینین که مامورهای سد معبر شهرداری ریختن و بساط مردی که داره نخود پاک کرده می فروشه رو با لگد میزنن پرت میکنن وسط خیابون بعدش مرده به طرز جگر خراشی گریه میکنه و میگه حالا چرا زدی زیر بساطم؟ من از این راه نون زن و بچه ام و در میاوردم... این شهرداری که این همه برای مردم سد معبر ایجاد میکنه و نمی تونه 4 تا محل درست کنه که این دست فروشها برن اونجا بساط کنن که این طوری به روز مردم گند نزنه
در ضمن دقت کردین که تو این مملکت هر کی یه ذره قدرت پیدا میکنه سعی میکنه به وحشیانه ترین شکل ممکن حال دیگران و بگیره؟ از مدیر و مسئولش بگیرین تا این مامورا

4. یه جوریم نمی دونم چطوری توضیحش بدم یه جور غم مومور کننده که البته آخرش خنده ات میگیره!!! همون نوستول خودمون

5.ماشین و دادم صاف کاری 190 تومنم به باد فنا رفت الهی بمیرم برای پولهای زحمت کشیم:)

6.لاست و تموم کردم و پریزن بریک میبینم هیکلم شبیه صندلی شده ! انقد نشستم

7.این روزها همش به پول فکر می کنم
و آرزومه برای یک بار هم که شده تابستونم شبیه اون چیزی که می خوام بشه