سه‌شنبه، اسفند ۱۵، ۱۳۸۵

خوب بالاخره چند تا از بچه ها آزاد شدن از صبح بچه ها جلوی دادگاه انقلاب بودن بخصوص روزبه که خیلی مزاحمش شدم امروز ساعت 5 در یه لحظه نا امیدی درسی شدید وقتی از کلاس اومدم بیرون خبر آزادی بچه ها باعث شد همه چیو فراموش کنم زنگ زدم به ساقی با هاش و بعد با پرستو حرف زدم آروم شدم هرچند که فک کنم به ساقی سخت گذشته بود ولی پرستو همچنان مثل همیشه پرانرژی بود امیدوارم زودتر ببینمشون
درضمن اصلا نباید بقیه رو فراموش کرد شادی محبوبه و بقیه
که ظاهرا اعتصاب غذا هم کردن:(

هیچ نظری موجود نیست: