یکشنبه، دی ۳۰، ۱۳۸۶


اولین باره که دارم ویدئو میذارم امیدوارم نوشته ام خراب خروب ! نشه
انقد اتفاقات میان و میرن که آدم ازشون عقب میوفته در عین اینکه یه جورایی زمان انگار ساکنه ولی ازش جا میمونی
این چند وقت سرما و برف موضوع حرف روزمره مردم شد هر چند که به نظرم زمستون حسابی باید سرد باشه ولی این بی گازیه که باعث ناراحتی مردم میشه خودمون دو شب گازمون قطع شد واقعا شب بدیو پشت سر گذاشتیم دیگه چه برسه به اونا که هفته ای گازاشون قطع بوده البته الان که برفا حسابی چرک و کثیف شدن اصلا دیگه حال نمیدن
از بحث برف که بیایم بیرون نمی دونم چرا این ماه دی پر بود از آدمهایی که از دست رفتن ودلسوزی برای نبودنشون یکی دیگه از اونا دکتر هرمز اسدی بود که واقعا متاسفم برای خودم چون بعد از مرگش باهاش آشنا شدم چون واقعا عاشق محیط زیستم و به نظرم هر کی تو این حوزه تو ایران کار میکنه واقعا آدم بزرگیه چون جایی کار میکنه که محیط زیست برای خیلی از افراد بی معنی و بی اهمیته...
امسال تاسوعا عاشورا چه زود گذشت تاسوعا که رفتیم خونه یکی از فامیلامون که نذری میداد البته نه از اینا که ملت میان دم در صف میکشن غذا رو بین فامیل و موسسه های خیریه پخش کردن عاشورا هم که مثه همیشه تکیه و دید بازدید فامیل برقرار بود فقط نمی دونم چرا امسال خیلی خاطره انگیز نشد دیشب که برای اولین در کل این تجریش ما دست کسی شمع و از این چیزا ندیدیم! خلاصه نوستول زدن ما هم تو این تاسوعا عاشورا همچنان ادامه داره
این ویدئو هم یه تیکه فیلم خیلی کوتاه از نخل بلند کردن تو تکیه پایین تجریشه
یه بار گفته بودم قبلا که مجذوب این همه رنگ و صدا ونوا ام تو این مراسما، یه جور هماهنگی که انگار بین همه مردم بوجود میاد البته برای کسایی که اهل بیرون رفتن باشن وگرنه اگر مثه ما که چند سال پیش همش تو خونه میموندیم این دو روز عذاب الیم میگذره...

هیچ نظری موجود نیست: