جمعه، خرداد ۱۱، ۱۳۸۶

نمیدونم چرا پنج شنبه شبها معمولا وبلاگای بیشتری آپ میشن؟!
چند روزه میخواهم از اون پستهایی بنویسم که انقد توش حرفهای مختلف دارم که باید شماره بزنم براش، ولی الان دچار همون آلزایمر مزمن! شدم
حالا بنویسم شاید کم کم یادم اومد
دلم میخواد هر کسیو که میبینم داره پشت سر کسی بد میگه و بهش بگم خوب چرا همین حرفا و رو بخود طرف نمیزنی؟ چرا بی جنبه گی و ملاحظه و البته دورویی باعث میشه تو روی مردم خوب و مهربون باشیم ولی پشت سرشون چیزای دیگه ای بگیم
و دلم میخواد به همه بگم عیب های منو لااقل به خودم بگین من جنبه اش و دارم از سالها پیش جنبه اش و ایجاد کردیم با دوستام وقتی همدیگرو گاهی بیرحمانه اصلاح میکردیم تا آدمایی
بهتری باشیم ولی هیچ وفت همدیگرو مسخره نکردیم و پشت سر همدیگه صفحه نذاشتیم
آخرین روزهای این ترم هم داره تموم میشه و امتحانا دارن هجوم میارن...
بهمن آقا راجع به شاهین دلتنگستان نوشته داشتم فکر میکردم چند وقته وبلاگشو آپ نکرده کجایی تو! یکی از اون قدیمیترین وبلاگرا که من گاهی اوقات با وبلاگش فال میگرفتم! خنده داره ولی یکی با این یکی هم با وبلاگ استامینوفن
راجع به لیگ محترم هم پیش بینی من دوسه هفته قبل وقتی به دوستم میگفتم انقد این استقلال بد بازی میکنه که آخر سر پرسپولیسم از ما بزنه جلو متاسفانه درست از آب دراومد و این ... کم اغتماد به نفس داشت قهرمان لیگم شد فقط خدا رو 3 هزار مرتبه شکر که از بازی کردن دیگه منصرف شد یه سری مسایلی هم راجع به ترکها میخواستم توضیح بدم و جامعه شناسی شون کنم که الان حالش نیست!
دیگه؟
دیگه الان چیزی یادم نمیاد حالا تا بعد
راستی فردا پرسپولیس اگه به سپاهان ببازه چه حالی میده!! 
 

هیچ نظری موجود نیست: