جمعه، اسفند ۲۱، ۱۳۸۸

وقتی نمی تونم برم تو توییترم چیکار کنم؟
دلم براش تنگ شده
میکرو بلاگینگ یه چیز دیگه است

1.با اینکه نزدیک عیده ولی هوا چه غمگینه
2.اغراق نمی کنم اگه بگم هر لحظه منتظر رلرله ام ، یه وقتی میشیم مبدا تاریخ - یعنی می گن دو سال بعد از زلزله تهران ...
3.یه آهنگ دارم گوش می کنم که خیلی انرژی های منفی مو داره تخلیه می کنه بخصوص باعث میشه صدای این مردکی که داره تو تلویزیون حرف می زنه و مادربزرگم صداشو زیاد کرده نشنوم
4. یه غم بزرگی دارم که نگو
برای بار دوم هاردم خراب شد بدونین که حتما برای ماردهای مکستور و سی گیت باید فریم ورک نصب کرد وگرنه یه روز چشم باز می کنین میبینین سیستم ، هارد و نمی شناسه و بدانید که از آن لحظه بدبخت شده اید بخصوص اگه مثه من  500 گیگ هارد پر داشته باشین ، بر گردوندنشون وقت و پول زیادی می بره بالای 200 - 300 تومن
فعلن که رفتم یه هارد 160 گرفتم کامپیوتر و راه انداختم ولی غم بزرگی دارم
توش پر فیلم و عکس بود
5. عاشق فستیوالهای موسیقی ام از جمله سن رمو،  ولی وای به حال دنیا که بزرگترین مراکز مد و سلیقه اش از ایتالیا میاد ، من که رسما نا امید شدم ازشون، با این انتخاب بهترین آهنگ سال ، همچنین اضافه کنم برنده مسابقه امسال گرانده فرتلو ( بیگ برادر ایتالیا) که واقعا مضخرف(می دونم اشتباهه ولی به نظرم اینطوری قشنگتره!) و بیخود بود
6. وقتی دیر به دیر وبلاگ می نویسی یه سری از مشکلات بوجود اومده بعد طی دوران سختی شون دیگه تقریبا حل شدن
از جمله مشکلات درسی ، واحد هایی که باید بر می داشتم و یه ماهی فکر و ذهنم و درگیر کرده بود...
گاهی اوقات وقتی به عقب بر می گردم میبینم من هیچ وقت ( کمی اغراق!) مثه آدم راحت و آسون به چیزی نرسیدم همیشه اولش باید زجر بکشم بعد بهش برسم
7.یه کفش ریبوک دارم که خیلی دوسش دارم ولی شده آینه دقم ، حراج بود  75 تومن خریدمش با اینکه می دونستم سایزش 42.5 و برای من دو سایز بزرگه ولی فکر کردم با کفی درست میشه! که نشد حالا هر کاری می کنم هیچ کی و پیدا نمی کنم لااقل ازم بخردش کمتر دلم بسوزه
8. دلم سفر می خواد جاهای قشنگ ولی حیف که تو این مملکت هم مسافرت رفتن گرونه هم دردسرهای خودشو داره  

هیچ نظری موجود نیست: