نهههه
شوکه شدم
حمید عزیز و همیشه خندون آخه چرا....امروز همش تو این فکر بودم بالاخره من یه روز توی تصادف شدید میمیرم بسکه هر روز یه خطر از سرم میگذره همین طوری داشتم وبلاگ خداداد و میخوندم یه دفعه دیدم نوشته برادر حمیدرضا تو تصادف از دست رفت..... بغض گلومو گرفته...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر